بنزین ارزان یا گران؛ کدامیک به نفع اقتصاد کشور و مردم است؟
حذف کارت سوخت در سه سال گذشته در کنار تثبیت قیمت بنزین، مصرف این سوخت را بسیار افزایش داده است. براساس آمارهای موجود مصرف بنزین در سال ۹۵ به میزان ۵ درصد، در سال ۹۶ به میزان ۸ درصد و در ۶ ماه ابتدایی سال ۹۷ به میزان ۱۱ درصد رشد داشته است.
پایگاه رهنما :
حذف کارت سوخت در سه سال گذشته در کنار تثبیت قیمت بنزین، مصرف این سوخت را بسیار افزایش داده است. براساس آمارهای موجود مصرف بنزین در سال ۹۵ به میزان ۵ درصد، در سال ۹۶ به میزان ۸ درصد و در ۶ ماه ابتدایی سال ۹۷ به میزان ۱۱ درصد رشد داشته است. ایرانیان سال ۱۳۹۴، روزانه تقریباً ۷۱ میلیون لیتر بنزین مصرف میکردند. این رقم در سال ۱۳۹۷ به ۹۱.۷ میلیون لیتر افزایش یافته است. این افزایش مصرف بنزین، آسیبهایی به اقتصاد ایران زده است که صاحبنظران را به ارائهی طرحهایی برای اصلاح قیمت بنزین وادار کرده است. فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد در برنامه نگاه یک تلویزیون در واکنش به احتمال گرانی بنزین گفت: تاکنون هیچ قراری در این زمینه گذاشته نشده است. البته وی در همین برنامه تایید کرد که مراکز پژوهشی بستههایی را ارائه داده اند که این بستهها در دست بررسی است، ولی تصریح کرد که تاکنون هیچ تصمیمی گرفته نشده است. اما قیمت پایین بنزین و عدم نظارت دقیق در توزیع آن چه مشکلاتی را به کشور تحمیل کرده است؟
افزایش نابرابری و ذبح عدالت
دولت روزانه ۴۰۰ میلیارد تومان برای مصرف بنزین یارانه میدهد. چرا که هر لیتر بنزین تقریباً ۵۰۰۰ تومان هزینه دارد، ولی اکنون به قیمت لیتری ۱۰۰۰ تومان به مصرفکننده میرسد؛ یعنی دولت تقریباً لیتری ۴۰۰۰ تومان به هر لیتر بنزین یارانه میدهد. از این میزان، ثروتمندان بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان از یارانه دولت را از آنِ خود میکنند. علت این است که این یارانه مستقیم به دستِ مردم نمیرسد، بلکه یارانه به بنزین تعلق میگیرد. با این شیوهی یارانه دادن، کسانی که از ماشینهای بیشتری برخوردار هستند و بیشتر میتوانند از خودرو استفاده کنند، بهرهی بیشتری از این یارانه خواهند داشت. با توجه به اینکه دولت این یارانه را از درآمد نفت خود پرداخت میکند که متعلق به همهی ایرانیان است، پس با این شیوهی پرداخت یارانه ثروتهای ملی به طور نابرابر بین ایرانیان تقسیم میشود و تا زمانی که این سیاستِ غلط ادامه داشته باشد، عدالت ذبح شده و روز به روز نابرابری افزایش خواهد یافت.
رونق یافتنِ قاچاق
شیوهی موجود یارانهدهی به بنزین موجب شده است که قیمت بنزین در ایران به نسبت کشورهای همسایه بسیار پایین باشد. بنزین در حالی در ایران ۱۰۰۰ تومان است که در ترکیه لیتری ۱۶۶۰۰ تومان، در ارمنستان ۱۵۹۰۰ تومان، در افغانستان ۱۰۱۰۰ تومان، در پاکستان ۹۴۰۰ تومان است. این مسئله باعث شده که قاچاق بنزین بسیار به صرفه شود. شواهد نشان میدهد حجم قاچاق بنزین، قابل توجه است. در شرایط اقتصادی فعلی که ایران در تحریم اقتصادی است، قاچاق بنزین در حجم بالا ضربهای جبران ناپذیر به اقتصاد ملی است. اگر قرار نباشد که قیمت بنزین اصلاح شود، باید برای جلوگیری از این قاچاق هزینههای بالایی صورت بگیرد. هزینههایی که ممکن است گاه به اندازهی هزینهی خودِ قاچاق، برای دولت خرج بتراشد؛ بنابراین بهتر است برای حذف قاچاق، از روش اصلاح قیمتی استفاده شود. نکتهای که در این زمینه باید به آن توجه داشت، این است که نیازی نیست حتماً قیمتِ بنزین به با قیمتِ کشورهای همسایه برابر شود تا انگیزههای قاچاق از بین برود. چرا هزینهی سوخت برای انتقال بنزین به خارج از کشور به صورت قاچاق، بالاست. در عین حال جادهها نیز ناهموارند و استهلاک خودروهای قاچاقچیان زیاد است. تقریباً ۵۰ درصد سوختِ قاچاق نیز توسط مسئولان کشف و منهدم میشود؛ بنابراین با لحاظِ این هزینههایی که قاچاق دارد، کافیست قیمت بنزین مثلاً به مرزِ ۵۰۰۰ تومان برسد. صرفهی قاچاق، برای قاچاقچیان از بین خواهد رفت.
معضل ترافیک و آلودگی هوا
از منظر اقتصاد خرد، معضل ترافیک و آلودگی هوا نیز بی ارتباط با قیمت بنزین نیست. به همین خاطر است که این روزها در بسیاری از شهرهای بزرگ استانها که پیشتر با معضل ترافیک مواجه نبودند، ترافیک سرسام آور شده است. برای برخی از مردم این سوال وجود دارد که آیا افزایش تولید و واردات خودرو، عامل این ترافیک است؟! شاید این موضوع بی تاثیر نباشد، ولی از آن مهمتر پایین بودنِ قیمت بنزین است. در بین مردم گزارهای وجود دارد که میگویند: «قیمت یک بطری آب معدنی از بنزین بیشتر شده است»! آن روی سکهی این گزاره این است که قیمتِ بنزین حتی از آب هم کمتر است. اکنون قیمتِ یک لیتر بنزین، با ۳۳۰ میلی لیتر آب معدنی، ۷۰ گرم حبوبات، ۱.۵ عدد تخم مرغ و ۵۰ گرم پنیر برابری میکند. بدیهی است که این قیمتِ ارزان بنزین، خیلی از افراد را وسوسه میکند که گاه و بیگاه با خودروی شخصی به خیابانها بیایند و سفر با خودروی شخصی را به استفاده از وسایل نقلیهی عمومی ترجیح دهند. به تبعِ افزایش استفاده از خودروهای شخصی، تولید آلایندهها نیز بیشتر خواهد شد و معضل آلودگی هوا تشدید میشود.
چرا عزم تغییر نیست؟!
پایین بودنِ قیمتِ بنزین و سیاستِ یارانهدهی به هر لیتر بنزین آثار مخرب زیاد و مهمی بر اقتصاد دارد که به بخشی از آنها اشاره شد. اما با وجود این همه اثر منفی، سوال اینجاست که چرا سیاستمدار عزمی برای تغییر این وضعیت از خود نشان نمیدهد؟! برای پاسخ دادن به این سوال چند فرضیه میتواند وجود داشته باشد. ممکن است گفته شود سیاستمدار علم به آثار منفی این سیاستها نداشت. این میتواند صحیح باشد، ولی با توصیههای فراوان کارشناسان، اگر در گذشته این عذر پذیرفته بود، اکنون دیگر پذیرفته نیست. ممکن است برخی از افرادی که در دستگاههای سیاستگذاری حضور دارند، از اصلاح نشدنِ این سیاستِ غلط منافعی داشته باشند. همچنین ممکن است سیاستگذار نخواهد تبعاتِ این اصلاح سیاستگذاری را بپذیرد. یعنی حاضر است برای تامین منافع خود در کوتاهمدت، منافع ملی در بلندمدت را نادیده بگیرد که در این صورت دستگاه سیاستگذاری درگیر پدیدهی پوپولیسم شده است. در هر صورت هیچ یک از این عذرها موجه نیستند و هر روزی که این سیاست غلط ادامه مییابد، آسیب بیشتری به منافع ملی وارد میشود.
ارسال نظرات